الف) چگونه اصالت یک شیء عتیقه را تشخیص دهیم؟
روشهای فراوانی برای تشخیص اصالت یک شئ عتیقه وجود دارد که از سه راه دانش، تجربه و روشهای آزمایشگاهی به دست میآید. دو گزینه نخست را تمام کارشناسان رسمی دارند. به همین دلیل به هنگام خرید اشیاء عتیقه باید از کارشناس رسمی استفاده کرد. گاهی نوع شئ و موضوع کارشناسی مرتبط با آن فقط از راه انجام آزمایش انجام میشود. به عنوان نمونه گاهی اصالت تابلوهای نقاشی فقط با انجام آزمایش تعیین میگردد.
ب) روشهای تاریخگذاری اشیاء عتیقه، آنتیک، موزهای و باستانی
1- آزمایش کربن 14:
روش تاریخگذاری کربن 14 مشهورترین و شناخته شدهترین روش سالیابی مطلق برای تعیین قدمت آثار باستانی است. از نظر علمی عنصر کربن (C) سه ایزوتوپ دارد: کربن 12، کربن 13 و کربن 14. کربن 14 سنگینترین ایزوتوپ کربن است. تقریباً 9/98 درصد همه ذخیره کربن موجود در زمین را کربن 12 و 1/1 درصد آن را کربن 13 تشکیل میدهد. میزان کربن 14 موجود در زمین بسیار ناچیز است. کربن 14 مادهای پرتوزا است و نیمعمر مشخصی دارد. نیمعمر کربن 14 حدوداً 40± 573 سال است.نیمعمر به این معنا است که از هر 1000 اتم کربن 14، پس از گذشت نیمعمر، فقط 500 اتم کربن 14 باقی میماند و بقیه با ساطع کردن یک پرتو بتا به نیتروژن تبدیل میشوند. به این ترتیب در هر نیمعمر (حدود 5730 سال) 50 درصد کربن 14 تجزیه میشود. بنابراین کربن 14 طبیعی از زمان پیدایش زمین به طور کامل تجزیه شده است.

کربن 14 در بخشهای بالای جو زمین از طریق واکنش اتمهای نیتروژن با نوترونهایی که به وسیله فعل و انفعالات پرتوهای کیهانی به هسته اتمهای گوناگون تولید شدهاند، به وجود میآید. میزان تولید سالانه کربن 14 در زمین حدود 7 کیلوگرم در سال است. از آنجا که کربن 14 به طور مداوم تجزیه میشود، باتوجه به تولید دائمی آن، تعادلی در سطح زمین برقرار میشود به طوری که میزان کربن 14 تجزیه شده تقریباً برابر میزان تولید سالانه آن است.
گیاهان به وسیله فوتوسنتز و جانوران از طریق چرخه غذایی، مقداری کربن 14 جذب میکنند. هنگامی که موجود زنده (گیاه، جانور) میمیرد، جذب دیاکسید کربن در آن موجود متوقف میشود به گونهای که درصد کربن 14 آن بر اثر واپاشی پرتوزا رو به کاهش میگذارد و درست از لحظه مرگ موجود زنده «ساعت رادیوکربن» آن آغاز به کار میکند. با اندازهگیری غلظت کربن 14 نمونه در زمان حال و با تخمین میزان اولیه کربن 14 در موجود زنده میتوان زمانی را که از مرگ آن و خارج شدن از چرخه کربن گذشته، به دست آورد.
نکته مهم این است که این روش فقط برای مواد آلی و حاوی کربن انجام میشود. تقریباً در همه مواد حاوی کربن که به هنگام تشکیل ماده میزان اولیه کربن 14 آن مشخص باشد، برای سالیابی کربن 14 مناسب هستند. چوب، زغال، رسوبات حاوی کربن، استخوان، آهن دارای کربن (چدن و فولاد)، کاغذ، چرم و پوست موادی مناسب برای سالیابی کربن 14 هستند. بنابراین اگر کسی ادعا کرد که ظرف یا شئ سفالی یا فلزی (آهن، مفرغ، طلا و … ) شما را به روش کربن 14 تاریخگذاری میکند قطعاً شیاد است! برخی از آنان ادعا میکنند این آزمایش را در ایران انجام میدهند. ولی باید دانست در ایران فقط یک دستگاه برای سالیابی کربن 14 وجود دارد که به دلیل قدیمی بودن و همچنین تحریمهای کشورهای غربی کالیبره نبوده و نتایجش قابل اعتماد نیست.
2- سالیابی سرب 210:
برای سالیابی نمونههای جوان مانند رنگدانههای سرب سفید از روش سالیابی سرب 210 استفاده میشود. سرب 210 یکی از ایزوتوپهای پرتوزا در رشته اورانیوم 238 است. فلز سرب از سنگ معدن سرب استخراج میشود. در هنگام استخراج سرب، ایزوتوپهای خطرناک در سرباره باقی میمانند در حالی که فلز سرب استخراج شده حاوی سرب 210 است. پس از استخراج سرب از سنگ معدن، غلظت سرب 210 به تدریج کاهش مییابد. نیمعمر سرب 210 فقط 3/22 سال است و پس از حدود 200 سال تقریباً تمام سرب 210 موجود در سرب استخراج شده از طریق واپاشی پرتوزا به ایزوتوپهای دیگر تبدیل میشود.
در اشیاء قدیمی سربی، پس از گذشت حدود 200 سال، میزان سرب 210 به حد غیر قابل اندازهگیری میرسد در حالی که در اشیاء جدید میتوان سرب 210 را به خوبی اندازه گرفت. با توجه به نیمعمر کوتاه سرب 210، این روش فقط برای تعیین اصالت نقاشیها یا اشیاء فلزی دارای سرب پیش از سده نوزدهم میلادی استفاده میشود.
3- سالیابی ترمولومینسانس:
پدیده ترمولومینسانس از قرنها پیش برای دانشمندان شناخته شده بود. در طبیعت بلورهای گوناگونی وجود دارند که بر اثر حرارت از خود نور ساطع میکنند. امروزه ثابت شده که این نور در واقع بر اثر آزاد شدن آن انرژی است که درون این بلورها طی فرایندهای مختلف ذخیره شدهاند. به عنوان مثال بلورهای کوارتز که در خاک معمولی وجود دارند بر اثر حرارت از خود نوری ساطع میکنند که بخش اعظم آن را مواد آلی و معدنی درون خاک جذب میکنند. نور ساطع شده از کوارتز با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیست.
همه اجسام هنگامی که تا درجه حرارتهای معینی گرم شوند به حد گداختگی میرسند و از خود نوری ساطع میکنند. به این نور «پرتوهای پلانک» میگویند. اما در طبیعت موادی نیز هستند که درجه حرارتهای پایینتر از دمای گداختگی از خود نور ضعیفی ساطع میکنند. این اجسام به طور عمده شامل بلورهای، اجسام نارسانا و برخی نیمههادیها هستند. این پدیده را «لومینسانس» میگویند. پدیده لومینسانس تاکنون در فلزات مشاهده نشده است. اجسامی با خاصیت لومینسانس قادر هستند انرژی را که از محیط به آنها منتقل میشود در خود ذخیره کنند و پس از مدتی با ساطع کردن نور، انرژی ذخیره شده را آزاد کنند. ترمولومینسانس قابلیت ساطع کردن نور بر اثر حرارت دادن نمونه در درجه حرارتهای مشخص است. نور ترمولومینسانس ساطع شده از سفال نشانگر آزادشدن انرژی ذخیره شده در کانیهای موجود در خاک است. در صورت حرارت دادن به جسم، این انرژی به یکباره آزاد میشود. به هنگام پخت سفال در کوره، همه این انرژی آزاد میشود و میتوان گفت که «ساعت ترمولومینسانس» برای اجسام پخته شده درون کوره صفر میگردد. پس از سرد شدن سفال، فرایند ذخیره انرژی حاصل از پرتوهای یونزا دوباره آغاز میشود و ساعت ترمولومینسانس آغاز به کار میکند. مقدار انرزی ذخیره شده در سفال متناسب با زمانی است که از پخت آن در کوره میگذرد و این نکته اساسی سالیابی ترمولومینسانس است.

یکی از مزیتهای استفاده از روش سالیابی ترمولومینسانس محدوده زمانی آن است که تا 200 هزار سال پیش را میتواند تاریخگذاری کند. از این روش میتوان برای سالیابی سفال، آجر، کاشی، سنگهای آتشفشانی، سنگ چخماق، سربارههای کوره ذوب فلز و به طور کلی هر نوع خاک پخته شده درون کوره که بیش از 400 درجه سانتیگراد حرارت دیده باشد، استفاده کرد.